«زهرا امیرابراهیمی» کیست؟ شاید برایتان جالب باشد که بدانید این سوال را خیلی‌ها در طول روزهای گذشته از گوگل پرسیده‌اند و از قضا آنقدر تعداد جستجوی کاربران ایرانی زیاد بوده که گوگل به جای انتشار یک درصد مشخص برای وزن دهی تعداد جستجوها از برچسبBreakout  یا شایع شده برای توصیف حجم جستجوها استفاده کرده است!

گوگل ترندز یا Google Trends ابزار شناسایی روندهای جستجوی کاربران موتور جستجوی گوگل است، که بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط این ابزار تحلیلی برخی از سوالات کاربران ایرانی در رابطه با سوژه "زهرا امیر ابراهیمی" را به شرح ذیل می باشد:

"زهرا امیر ابراهیمی اهل کجاست" ، "فیلم لو رفته زهرا امیر ابراهیمی" ،"فیلم خصوصی زهرا امیر ابراهیمی"،"فیلم مستهجن زهرا امیر ابراهیمی"،"فیلم پخش شده زهرا امیر ابراهیمی" و... این یعنی در شبکه های اجتماعی و اینترنت، کار کاربران راحت و کنترل خانواده‌ها سخت شده است. ماجرای امیرابراهیمی در 13سال پیش، آمار تقریبی تکثیر فیلمی را به یک رقم بی‌سابقه رسانده بود و اکنون آمار جستجوها در این زمینه کم سابقه است.
 
زهرا امیر ابراهیمی کیست؟
زهرا امیرابراهیمی یک بازیگر و عکاس متولد 1360 است که در رشته بازیگری تئاتر تحصیل کرده و سابقه بازیگری در سه مجموعه تلویزیونی کمکم کن(رمضان ۱۳۸۳)، غریبانه(۱۳۸۳) و نرگس(تابستان ۱۳۸۵) را دارد. اما حواشی مربوط به وی از زمانی شروع شد که یک کلیپ غیراخلاقی منتسب به او به صورت گسترده در سطح جامعه منتشر شد، به طوری که در پی حواشی گسترده این ماجرا وی مجبور به خروج از کشور گردید و تا امروز در اروپا زندگی می‌کند. امیرابراهیمی در آن ایام در رابطه با کلیپ مستهجن منتشر شده گفته بود: «منکر شباهت‌هایی که هنرپیشه فیلم غیراخلاقی مذکور با من دارد نیستم، زیرا با استفاده از امکانات گریم می‌توان فردی را شبیه دیگری ساخت.» و انتساب آنها به خودش را انکار کرد و آن را یک تهمت ناروا و برچسب غیرانسانی نامید.

اما بعد از گذشت 13سال از آن ماجرا، در گفتگویی تلویزیونی با «سینا ولی‌الله» مجری فراری فعال در شبکه سعودی و ضد ایرانی MBC Persia در رابطه با انتشار فیلم غیراخلاقی منسوب به خود، این انتساب را تایید کرد و مدعی شد که یک سال بعد از انتشار فیلم، مشخص گردید که آن کلیپ مستهجن توسط شخصی به نام «مجید بهرامی» که چند سال قبل به دلیل ابتلا به سرطان درگذشت، پخش گردیده است. طرح این ادعا توسط خانم بازیگر و بازنشر گسترده آن در شبکه‌های اجتماعی موجب شد تا بعد از گذشت 13سال از اصل ماجرا بار دیگر توجه کاربران فضای مجازی که جوانان نورسیده امروزی هستند، به این پرونده جلب شود. البته با نگاهی موشکافانه به زمان و مکان و طرح مجدد این ماجرا به خوبی می‌توان ردپای یک برنامه حساب شده را مشاهده کرد.
 

حکم دادگاه چه بود ؟
شنیده شده که در دادگاه رسیدگی به ماجرای این فیلم، مجید بهرامی، متهم ردیف اول پرونده به جرم "انتشار فیلم مستهجن و خصوصی" زهرا امیرابراهیمی و شهریار شهامت، به یک‌سال حبس، جریمه نقدی و تحمل ۷۴ ضربه شلاق و بابت" تشویق به فساد و فحشا و فراهم کردن موجبات آن" به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد. همچنین زهرا امیرابراهیمی، متهم ردیف دوم پرونده با اتهام "موجبات فساد از طریق برقراری روابط نامشروع" محاکمه شد. او که ممنوع الخروج شده بود و به قید وثیقه آزاد بود، صبح روزی که قرار دادگاه داشت و احتمال می‌داد که بازداشت شود، از ایران خارج شد و غیابا بابت "روابط نامشروع غیر از زنا" به تحمل ۹۰ ضربه شلاق و ده سال ممنوعیت از فعالیت در تمام عرصه‌های هنری و بازیگری محکوم شد.

طبیعتا اولین نکته‌ای که پس از خواندن این سطور به ذهن مخاطب می‌رسد این مسئله است که چرا به سادگی پرونده یک اقدام غیراخلاقی کشور بسته شده؟ و آیا نباید در چنین مواردی عوامل ضبط و پخش این دست فیلم‌های با محکومیت‌های سنگین‌تر و بازدارنده‌تری روبرو شوند؟ آیا عامل انتشار این نوع فیلم‌ تنها بایستی با محکومیت ساده‌ای مانند چند سال حبس روبرو شود؟ آیا نباید تولید و انتشار چنین فیلم‌هایی را نوعی محاربه علیه امنیت روانی جامعه در نظر گرفت؟
 
پشت پرده ماجرا افشاگری جدید
امیرابراهیمی پس از بازگویی حقایق مربوط به خودش اعلام کرد: «از اینکه واقعیت را با صدای بلند برای مردم ایران گفتم احساس رضایت می‌کنم» و گفته "هنوز حقایقی منتشر نشده". افشاگری آن هم پس از 13سال؟! شاید ایشان در جو حاکم از جنبشMe Too  قرار گرفته و افشاگری کرده، در حالی‌که بین او و زنان غربی تفاوت‌هایی وجود دارد. زنان غربی به واسطه نبود ساختار مجازات برای "متجاوزان" به ناچار خود دست به کار شده و فریاد می‌زنند که مورد تعرض قرار گرفته‌اند. ولی درباره خانم امیرابراهیمی تجاوزی درکار نبود. از طرفی او مجازات را برای پخش کننده فیلم را پسندید، اما مجازات برای خود را نپسندید و از کشور گریخت. اگر قائل به برخورد شدید با متعرضان و متجاوزان و پخش کنندگان اسرار شخصی افراد هستیم، باید برخورد با عاملان و مهیا کنندگان فضای فساد و افشا کنندگان اسرار شخصی افراد به اشکال مختلف را هم بپسندیم. آری هدف اصلی Me Too که توانمندسازی زنان، به ویژه زنان جوان و آسیب‌پذیر، از طریق همدلی است، اما مانند همیشه، این کمپین‌ها با دخالت مافیای اقتصادی پورن و باندهای قاچاق زن که تامین کننده بودجه رسانه‌هایی مانند شبکهMBC وBBC و... هستند "مانند تشکلات فمینیستی" به کج‌راهه می‌رود و وضعیت به نفعشان تغییر می‌کند. به عبارتی خانم ابراهیمی فکر می‌کند همدلانه با او برخورد کردند، اما همانند 13سال پیش که از اعتمادش به برخی همکاران ضربه خورد، از این اعتمادها به شبکه سعودیMBC ضربه می‌خورد.
 

به نظر می رسد که هدف شبکهMBC سعودی صرفا کمک روحی و روانی و برداشتن بار سنگین این راز از روی دوش خانم امیرابراهیمی نبوده، زیرا در کنار بالابردن تعداد مخاطبان خود، اهداف دیگری را هم مدنظر قرار داده است، که از جمله آنها می‌توان به تحریک و هدایت مخاطبان جوان به جستجو و مشاهده مجدد این فیلم اشاره کرد و همچنین عادی سازی این روابط و هدایت افکار جوانان به این سمت که با افشای راز خود از عذاب وجدان خلاص شوید و نباید به خاطر حفظ آبرو چنین باری را بر روی دوش خود بگذارید. شاید بگویید این افشاگری ناپسند نیست و بازدارندگی ایجاد می‌کند. اما وقتی گرفتن حق و تنبیه متجاوز از راه قانونی و عقلانی پیش نرود مشکلات را بیشتر می‌کند.

در منظر افکار عمومی، این خانم بازیگر با اظهارات خود صفحات جدیدی به پرونده ماجرای سال‌ها قبل خود افزود، اما سوالات زیادی بی پاسخ گذاشت. اینکه چرا به این عمل دست زد؟ چرا به رایانه شخصی خود و دوستان خود اعتماد کرد؟ چرا فضایی بی درو‌پیکر را برای خود ایجاد کرد؟ و سوالات دیگر که صحبت در مورد آن می‌تواند به جوانان ما کمک کند تا این رفتارها را انجام ندهند و کاری نکنند که امنیت اخلاقی و آسایش‌شان از بین برود.
 
تحریک!
عوامل جنگ نرم دشمن با تحریک امیرابراهیمی به باز طرح مجدد ماجرای فراموش شده ایشان، علاوه بر تبلیغ رسانه خود در سطح رسانه‌های اجتماعی کشور تلاش کردند تا در حد امکان زمینه را برای هدایت بخشی از کاربران به سمت محتویات غیراخلاقی و مستهجن از جمله سایت‌های پورن فراهم کنند. لذا باید خانواده‌ها و نهادهای فرهنگی نسبت به این حرکت خزنده آگاه بوده و با اتخاذ تدابیر مناسب مانع از گرایش فرزندانشان به محتواهای غیراخلاقی گردند و تقوا در فضای مجازی را به آنها بیاموزند.

برنامه این شبکه‌ها هر چه باشد باید به این مهم توجه داشت که دشمن به خوبی از نقش جوانان و نوجوانان در آینده سازی ایران اسلامی آگاه است و این دست توطئه ها را از طریق شبکه های رسانه ای خود صرفا در جهت به انحراف و انحطاط بردن این سرمایه های ارزشمند کشورمان اجرا می کند لذا بایستی مسئولین ارشد فرهنگی و رسانه‌ای کشورمان بیش از پیش نسبت به تکرار این دست توطئه‌ها هوشیار باشند.